منظور از رابطه طولي در ارتباط با اراده خداوند و اختيار انسان چيست؟ كتاب‌هايي در اين زمينه معرفي شود.

تب‌های اولیه

پرسش: 
منظور از رابطه طولي در ارتباط با اراده خداوند و اختيار انسان چيست؟ كتاب‌هايي در اين زمينه معرفي شود.
پاسخ: 
اختيار انسان در طول مشيت خداوند است؛ يعني، خداوند خواسته كه انسان توان خواستن و انتخاب را داشته باشد. از همين رو اگر علل و عوامل كاري كاملاً فراهم وبر آن اقدام شود، آن واقعه اتفاق خواهد افتاد. مثلاً اگر آتش، بنزين و اكسيژن را در كنار هم قرار دهيد قطعاً انفجار رخ خواهد داد. اين همان نظام متقن و تخلف ناپذير هستي است. حال زماني كه اسباب و علل كاري فراهم مي‏ شود آن كار صورت مي‏پذيرد آيا بدون مشيت الهي صورت گرفته ؟ مسلماً اين چنين نيست ولي مشيت خدا چيزي زايد بر همان اسباب و علل و تأثير بخشي به آن نيست. در مورد انسان هم مشيت او برآزاد و مختار بودن انسان است. بنابراين فعاليت‏هاي ارادي انسان جبراً از او صادر نمي‏شود و مستند به خواست آزاد خود اوست. در عين حال به مشيت الهي نيز استناد دارد. به اين معنا كه اگر تكويناً نمي‏خواست چنين بشود به او آزادي و اختيار نمي‏داد. شخصي از حضرت رضا(ع) سؤال مي‏كند آيا خداوند همه امور را به دست بندگان سپرده است؟ حضرت مي‏فرمايد: خداوند عزيزتر از آن است (يعني اين امر با عزت خداوند سازگاري ندارد). عرض مي‏كند پس خداوند مجبور مي‏كند انسان‏ها را بر گناه؟ حضرت مي‏فرمايد:خداوند عادل‏تر و حكيم‏تر از آن است (كه فردي را بر گناه اجبار نمايد). سپس حضرت مي‏فرمايد: خداي بزرگ فرمود: اي پسر آدم من شايسته‏ترم نسبت به كارهاي خوبت از تو و تو شايسته‏تري به كارهاي ناپسندت از من. توكارهاي بد را به قوت و تواني كه در تو قرار داده‏ام انجام مي‏دهي. 1 حقيقت اين است كه بنده داراي اختيار و اراده است و اين اختيار عين اختيار خداست. وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ ؛ و شما هيچ چيز را نمي‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد،2. بنده خداوند جدايي و عزلت و فاصله از او ندارد. نفس ظهور و تجلي اوست و بنابراين در عالم توحيد و بر اصل توحيد چيزي جز ذات اقدس حضرت حي قيوم و اسماء و صفات و افعال او وجود ندارد. مرحوم علامه طباطبايي (صاحب تفسير الميزان) مي‏فرمايند: شما فرض كنيد كه شخصي داراي مال فراواني است، از باغ و خانه و غلامان و كنيزان وساير لوازم زندگي و اين مرد براي يكي از غلامان خود يكي از كنيزهاي خود را انتخاب نموده و تزويج مي‏كند و به آن غلام جميع مايحتاج زندگي‏اش را از خانه و وسائل لازم مي‏دهد و از باغ‏هاي خود به اندازه‏اي كه غلام بتواند در آن كار بكند و كسب روزي در مدت حيات خود بنمايد نيز مي‏دهد، حال در اين فرض اگر بگوييم: آن اعطاء اموال از خانه و اثاث و باغ و نكاح كنيز هيچ گونه در ملكيت غلام اثري نمي‏گذارد. مولي همان مولاي مالك است و تمليك او نسبت به جميع آنچه را كه به غلام داده است قبل از دادن و بعد از دادن مساوي است. اين گفتار جبريون است (آنها كه مي‏گويند ما در همه كارهاي خود مجبوريم). و اگر بگوييم چون مولي به غلام خود اين اموال را داد، ديگر از اين به بعد غلام مالك صرف اين اموال مي‏شود و مالكيت مولي باطل مي‏گردد و امر به دست غلام مي‏افتد كه هرگونه تصرفي بخواهد مستقلاً در اين اموال بنمايد. يفعل ما يشاء ويحكم ما يريد؛ آنچه بخواهد انجام مي‏دهد و آنچه اراده نمايد حكم مي‏كنداين گفتار اهل تفويض است (آنهايي كه مي‏گويند خداوند امور را به بندگان واگذاشته) و اگر همان طور كه حق است بگوييم: غلام مالك مي‏شود آنچه را كه مولي به او داده است وليكن نه مستقلاً بلكه در ظرف ملكيت مولي و در طول ملكيت او نه در عرض آن. بنابراين مولي مالك اصلي است و بنده و غلامش مالك تبعي است و ملكيت او در ضمن ملكيت مولي است. اين همان گفتاري است كه ائمه(ع) در اين باره بيان فرموده‏اند و بر اين اساس مسئله را حل كرده‏اند و اين است قول حق. همچنان كه نويسندگي و كتابت كه بدون شك فعل اختياري انسان است مي‏توان آن را به دست انسان نسبت داد و گفت: دست مي‏نويسد و مي‏توان به نَفس انسان نسبت داد و گفت:انسان مي‏نويسد. بدون آن كه يكي از اين دو نسبت، نسبت ديگر را ابطال نمايند. بنابراين اراده خدا در عرض اراده انسان نيست بلكه اراده انسان در طول اراده خدا مي‏باشد؛ يعني، خداوند اراده كرده كه ما بتوانيم اراده كنيم وقتي تمام وجود انسان و قدرت‏ها و توانايي‏هايش از خدا و به اراده خداست پس اراده انسان نيز در طول اراده خدا مؤثر مي‏شود و لذامي‏توان فعل را هم به اراده انسان (به عنوان علت مياني) و هم به اراده خدا نسبت داد. مثلاً در نقش بر كاغذ كه از حركت قلم پيدا شده حركت قلم از حركت دست و حركت دست از اراده انسان و اراده از نفس انسان پيدا شده مي‏توان نقش‏هاي كاغذ را به هر يك از اين علت‏ها نسبت داد. براي تفصيل بيشتر ر.ك: 1- جبر و اختيار، جعفر سبحاني 2- انسان و سرنوشت، شهيد مطهري 3- جبر و اختيار، محمد تقي جعفري 1 . ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش ، ج 1، ص 157. 2 . انسان، آيه 30، ترجمه آيت الله مكارم.
منظور از رابطه طولي در ارتباط با اراده خداوند و اختيار انسان چيست؟ كتاب‌هايي در اين زمينه معرفي شود. | جستجوگر اسلامی جواب

خطا

وب سایت با یک خطای غیر منتظره مواجه شد. لطفا بعدا دوباره تلاش کنید.