پرسش:
در آيه 27 سوره فرقان1 منظور از "فلاناً خليلاً" چه كساني هستند؟
پاسخ:
روز قيامت صحنههاي عجيبي دارد كه بخشي از آن در اين آيه و آيات قبل از اين آيه آمده است . در آيات قبل ، مساله حسرت فوق العاده ظالمان از گذشته خويش را مطرح مي كند و ميفرمايد : بخاطر آور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان ميگزد و ميگويد : اي كاش با رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلّم) راهي برگزيده بودم ( و يوم يعض الظالم علي يديه يقول يا ليتني اتخذت مع الرسول سبيلا ) . اين كار شايد به خاطر اين باشد كه اين گونه اشخاص هنگامي كه گذشته خويش را مينگرند خود را مقصر ميدانند و تصميم بر انتقام از خويشتن ميگيرند و اين نوعي انتقام است تا بتوانند در سايه آن كمي آرامش يابند . و براستي آن روز را بايد يوم الحسرة گفت ، چنانكه در قرآن از روز قيامت نيز به همين عنوان ياد شده است.2چرا كه افراد خطاكار خود را در برابر يك زندگي جاويدان در بدترين شرائط ميبينند ، در حالي كه ميتوانستند با چند روز صبر و شكيبائي و مبارزه با نفس و جهاد و ايثار ، آن را به يك زندگي پر افتخار و سعادت بخش مبدل سازند . حتي براي نيكوكاران هم روز تاسف است ، تاسف از اينكه چرا بيشتر از اين نيكي نكردند ؟ ! سپس اضافه ميكند كه اين ظالم بيدادگر كه در دنيائي از تاسف فرو رفته ميگويد : اي واي بر من كاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نكرده بودم ( يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلا ) . روشن است كه منظور از فلان همان شخصي است كه او را به گمراهي كشانده : شيطان يا دوست بد يا خويشاوند گمراه ، و فردي همچون "ابي" براي "عقبه" كه در شان نزول آمده بود . در واقع اين آيه و آيه قبل دو حالت نفي و اثبات را در مقابل هم قرار ميدهد در يكجا ميگويد : اي كاش راهي به پيامبر (صلياللهعليهوآلهوسلّم) پيدا كرده بودم و در اينجا ميگويد : اي كاش فلان شخص را دوست خود انتخاب نكرده بودم كه تمام بدبختي در ترك رابطه با پيامبر (صلياللهعليهوآلهوسلّم) و قبول رابطه با اين دوست گمراه بود . باز ادامه ميدهد و ميگويد : بيداري و آگاهي به سراغ من آمده بود ( و سعادت در خانه مرا كوبيد ) ولي اين دوست بي ايمان مرا گمراه ساخت ( لقد اضلني عن الذكر بعد اذ جائني ) . اگر از ايمان و سعادت جاويدان ، فاصله زيادي ميداشتم ، اين اندازه جاي تاسف نبود ، ولي تا نزديك مرز پيش رفتم ، يك گام بيشتر نمانده بود كه براي هميشه خوشبخت شوم ، اما اين كور دل متعصب لجوج مرا از لب چشمه آب حيات تشنه بازگرداند و در گرداب بدبختي فرو برد . ذكر در جمله بالا معني وسيعي دارد و تمام آيات الهي را كه در كتب آسماني نازل شده شامل ميشود ، بلكه هر چيز كه موجب بيداري و آگاهي انسان باشد در آن جمع است . و در پايان آيه ميگويد : شيطان هميشه مخذول كننده انسان بوده است(و كان الشيطان للانسان خذولا) چرا كه انسان را به بيراههها و مناطق خطر ميكشاند و بعد او را سرگردان رها كرده و به دنبال كار خود ميبرد . بايد توجه داشت كه خذول صيغه مبالغه است و به معني بسيار مخذول كننده . حقيقت خذلان اين است كه كسي دل به ياري ديگري ببندد ولي او درست در لحظات حساس دست از كمك و ياريش بردارد . در اينكه جمله اخير ( كان الشيطان للانسان خذولا ) گفتار خداوند است به عنوان هشدار براي همه ظالمان و گمراهان و يا دنباله گفتار اين افراد حسرت زده در قيامت است ، مفسران دو تفسير ذكر كردهاند ، و هر دو با معني آيه متناسب است ولي گفتار خدا بودن تناسب بيشتري دارد . آيات مورد بحث و شان نزول آن به خوبي نشان ميدهد كه انسان چگونه ممكن است تا مرز سعادت پيش برود ، اما يك وسوسه شيطاني از ناحيه يك دوست بد او را به قهقرا بازگرداند و سرنوشتي مرگبار براي او فراهم سازد كه از حسرت آن روز قيامت هر دو دست را به دندان بگزد ، و فرياد يا ويلتي از او بلند شود . در كتاب العشرة ( آداب معاشرت ) روايات بسياري در همين زمينه واردشده كه نشان ميدهد تا چه اندازه اسلام در مساله انتخاب دوست سختگير و دقيق و موشكاف است . جهت توضيح بيشتر به كتب هاي تفسير الميزان ، ج 15 ص204 و تفسير نمونه ، ج 15 ص 65- 72 مراجعه كنيد. 1 . وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلي يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً (27) يا وَيْلَتي لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً (28). لَقَدْ أَضَلَّني عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَني وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً (29) 2 . مريم،39.