پرسش:
با توجه به آيه 177 سوره بقره1، نيكوكاران واقعي چه كساني هستند؟
پاسخ:
نصارا به هنگام عبادت رو به سوي شرق و يهود رو به سوي غرب كرده، عبادات خود را انجام ميدادند، اما خدا كعبه را براي مسلمين قبله قرار داد كه در طرف جنوب بود و حد وسط ميان آن دو محسوب ميشد. مخالفين اسلام از يك سو و تازه مسلمانان از سوي ديگر سر و صدا به راه انداختند. قرآن مجيد در اين باره ميگويد:" نيكي تنها اين نيست كه به هنگام نماز صورت خود را به سوي شرق و غرب كنيد و تمام وقت خود را صرف اين مساله نمائيد" سپس به بيان شش عنوان از مهم ترين اصول نيكي ها در ناحيه ايمان و اخلاق و عمل پرداخته ، ميگويد:" بلكه نيكي (نيكوكار) كساني هستند كه به خدا و روز آخر و فرشتگان و كتاب هاي آسماني و پيامبران ايمان آوردهاند". در حقيقت اين نخستين پايه همه نيكي ها و خوبي ها است: ايمان به مبدأ و معاد و برنامههاي الهي، و پيامبران كه مامور ابلاغ و اجراي اين برنامهها بودند، و فرشتگاني كه واسطه ابلاغ اين دعوت محسوب ميشدند، ايمان به اصولي كه تمام وجود انسان را روشن ميكند و انگيزه نيرومندي براي حركت به سوي برنامههاي سازنده و اعمال صالح است. جالب اينكه نميگويد" نيكوكار" كساني هستند كه ... بلكه ميگويد" نيكي" كساني هستند كه ... به خاطر آن كه در ادبيات عرب و همچنين بعضي زبان هاي ديگر هنگامي كه ميخواهند آخرين درجه تاكيد را بيان كنند ، به صورت مصدري ميآورند، نه به صورت وصف، مثلا گفته ميشود امام علي عدل جهان است، يعني چنان عدالت پيشه است كه گويي تمام وجودش در آن حل شده و سر تا پاي او در عدالت غرق گشته است، به گونهاي كه هر گاه به او نگاه كني، جز عدالت نميبيني! همچنين در نقطه مقابل آن ميگوئيم بني اميه ذلت اسلام بودند، گويي تمام وجودشان تبديل به خواري شده بود. از اين تعبير ايمان محكم و نيرومندي در سطح بالا استفاده ميشود. پس از ايمان به انفاق و ايثار و بخشش هاي مالي اشاره ميكند گذشتن از مال و ثروت براي همه كس كار آساني نيست، مخصوصا هنگامي كه به مرحله ايثار برسد، چرا كه حب آن تقريبا در همه دل ها است، و تعبير "علي حبه "نيز اشاره به همين حقيقت است كه آنها در برابر خواسته دل براي رضاي خدا مقاومت ميكنند. جالب اينكه در اين جا شش گروه از نيازمندان ذكر شدهاند: در درجه اول بستگان و خويشاوندان آبرومند، و در درجه بعد يتيمان و مستمندان، سپس آنهايي كه نيازشان موقتي است مانند واماندگان در راه، بعد سائلان، اشاره به اينكه نيازمندان همه اهل درخواست نيستند. گاهي چنان خويشتندارند كه ظاهر آنها همچون اغنيا است در حالي كه در باطن سخت محتاجند:" يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ؛2 افراد ناآگاه آنها را به خاطر شدت خويشتنداري اغنيا تصور ميكنند" و سرانجام به بردگان اشاره ميكند كه نياز به آزادي و استقلال دارند ،هر چند ظاهرا نياز مادي آنها به وسيله مالكشان تامين گردد. سومين اصل از اصول نيكي ها را بر پا داشتن نماز ميشمرد :" آنها نماز را برپا ميدارند" نمازي كه اگر با شرائط و حدودش، و با اخلاص و خضوع، انجام گيرد، انسان را از هر گناه باز ميدارد و به هر خير و سعادتي تشويق ميكند. چهارمين برنامه آنها را اداي زكات و حقوق واجب مالي ذكر كرده: " آنها زكات ميپردازند" بسيارند افرادي كه در پارهاي از موارد حاضرند به مستمندان كمك كنند اما در اداي حقوق واجب سهلانگار ميباشند، به عكس گروهي غير از اداي حقوق واجب به هيچ گونه كمك ديگري تن در نميدهند، حتي حاضر نيستند يك دينار به نيازمندترين افراد بدهند. در مورد انفاق هاي مستحبّ كلمه "عَلي حُبِّهِ" (با اينكه ثروت محبوب آنها است) را ذكر ميكند، ولي در مورد زكات واجب نه، چرا كه اداي حقوق واجب مالي يك وظيفه الهي و اجتماعي است .نيازمندان- طبق منطق اسلام- در اموال ثروتمندان به نسبت معيني شريكند. پرداختن مال شريك نيازي به اين تعبير ندارد. پنجمين ويژگي آنها را وفاي به عهد ميشمرد و ميگويد:" كساني هستند كه به عهد خويش به هنگامي كه پيمان ميبندند، وفا ميكنند،چرا كه سرمايه زندگي اجتماعي، اعتماد متقابل افراد جامعه است. از جمله گناهاني كه رشته اطمينان و اعتماد را پاره ميكند و زيربناي روابط اجتماعي را سست مينمايد، ترك وفاي به عهد است. بالاخره ششمين و آخرين برنامه اين گروه نيكوكار را شرح ميدهد: كساني هستند كه در هنگام محروميت و فقر، و به هنگام بيماري و درد، همچنين در موقع جنگ در برابر دشمن، صبر و استقامت به خرج ميدهند، و در برابر اين حوادث زانو نميزنند . در پايان آيه به عنوان جمعبندي و تاكيد بر شش صفت عالي گذشته ميگويد: اينها كساني هستند كه راست ميگويند و اينها پرهيزگارانند . راستگويي آنها از اين جا روشن ميشود كه اعمال و رفتارشان از هر نظر با اعتقاد و ايمانشان هماهنگ است، و تقوا و پرهيزگاريشان از اين جا معلوم ميشود كه آنها هم وظيفه خود را در برابر" اللَّه" و هم در برابر نيازمندان و محرومان و كل جامعه انساني و هم در برابر خويشتن انجام ميدهند. شش صفت برجسته هم شامل اصول اعتقادي و اخلاقي و هم برنامههاي عملي است. در زمينه اصول اعتقادي تمام پايههاي اصلي ذكر شده، از ميان برنامههاي عملي به انفاق و نماز و زكات كه سمبلي از رابطه خلق با خالق، و خلق با خلق است ،اشاره گرديده از ميان برنامههاي اخلاقي تكيه بر وفاي به عهد و استقامت و پايداري شده كه ريشه همه صفات عالي اخلاقي را تشكيل ميدهد.3 1 . لَّيْسَ الْبرَِّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَاكِنَّ الْبرَِّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ وَ الْمَلَئكَةِ وَ الْكِتَابِ وَ النَّبِيِّنَ وَ ءَاتيَ الْمَالَ عَليَ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبيَ وَ الْيَتَامَي وَ الْمَسَاكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائلِينَ وَ فيِ الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتيَ الزَّكَوةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَ الصَّابرِِينَ فيِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ(177). 2 . سوره بقره- 273. 3 . آيت الله مكارم ، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، ج1، ص: 596.