پرسش:
چرا انسانها نمي توانند خدا را ببينند؟ خود من خدا را هميشه شبيه امام خميني(ره) مي بينم در صورتي كه هيچ شناختي از ايشان ندارم و با من بيگانه هستند؟
پاسخ:
دو نوع ديدن در كار است: يكي ديدن با چشم سر كه بي واسطه و يا با واسطه ابزار و وسايل خاص ميبينيم كه اينها اموري مادي و طبيعي هستند . حتي با چشم شايد بعضي از امور مادي را نبينيم مانند اكسيژن و بسياري از گازها و عناصر يا انواع انرژيها، در حالي مطمئن هستيم آنها وجود دارند و از آثار آنها، پي به وجودشان ميبريم. نوع ديگر ديدن با چشم اصلي است و آن چشم دل است. چشم دل باز كن كه جان بيني آنچه ناديدني است آن بيني وجود مقدس الهي چون از جنس ماده نيست، تنها با چشم دل ديده ميشود. يا حد اقل از آثار وجودش مي توان به او رسيد و اين راهي است كه بسياري از خداشناسان طي كرده اند. از اميرالمؤمنين (ع) پرسيدند : آيا خدا را ديدهاي؟ در پاسخ فرمود : "چطور خدايي را كه نميبينم، پرستش كنم؟ چشمها به مشاهده ظاهري او را نميبينند، ليكن دلها به حقيقت ايمان او را ميبينند. آيا نشنيدهايد كه خداوند ميفرمايد: لاَ تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ؛ " چشمها او را نميبينند ولي او همه چشمها را ميبيند و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقايق موجودات،) و آگاه (از همه) چيز است ".1 اين همه نقش عجيب بر در و ديوار وجود هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ آيا در خدا شكّ است؟!خدايي كه آسمانها و زمين را آفريد ؟2 چرايي عدم رويت خدا اما توضيح بيشتر اين سوال كه چرا خداوند را نمي توان ديد ؟ موجودات بر دو قسمند: 1- موجودات مادي كه با چشم ديده ميشود و يا با ساير حواس درك ميگردد و گاهي هم آن قدر كوچك است كه با چشم عادي قابل رؤيت نيست اما با چشم مسلح ديده ميشود مثل ميكروب ها و جانوران ذره بيني كه در زير ميكروسكوپ، آنها را ميتوان ديد. 2- غير مادي كه با چشم عادي و مسلح ديده نميشود مثل روح و نيروهاي باطني و فرشتگان. براي پي بردن به وجود همه ي اين موجودات دو راه وجود دارد: 1- اين كه با چشم ديده شود و يا با ساير حواس درك گردد. 2- از راه آثار وجودي آن پي به وجودش ببريم. از راه اول ميتوان به وجود موجوداتي كه جسم و مادي هستند پي برد مثلاً خورشيد را ميبينيم و حرارت آن را حس ميكنيم و از اين راه به وجود آن يقين داريم. البته برخي از موجودات مادي هستند كه با چشم و حواس ظاهري درك نميشوند ، اما با چشم مسلح ديده ميشوند مثل جانوارن ذره بيني. از راه دوم ميتوان به وجود چيزهايي كه محسوس نيستند پي برد مثلاً روح را در بدن انسان نميتوانيم ببينيم اما از آثار وجودي آن به وجودش پي ميبريم. عقل انسان ها را نميتوانيم ببينيم، اما از راه آثار آن ميتوانيم به وجود آن پي ببريم . نيز نيروي الكتريسيته كه آثارش جهان را پر كرده است با چشم ديده نميشود، اما وجودش قابل انكار نيست. خدا نيزكه جسم و مادي نيست و با چشم و ساير حواس درك نميشود و حتي با چشم مسلح ديده نميشود، در عين حال موجود است ؛زيرا آثار عظمت و خلقت و حكمت و علم او در سراسر جهان در عالم ماده و روح واضح و هويداست و از آثار وجودي او به وجود او پي ميبريم. اگر بتوان خدا را با چشم مادي ديد ، نتيجه مي شود كه خدا موجود جسماني و نيازمند به زمان و مكان است ، در حالي كه خدا بي نياز مطلق است و فراتر از زمان و مكان است و زمان و مكان آفريده او هستد ، پس چگونه به آنها نياز خواهد داشت؟! بودن خداوند در يك مكان و زمان به معناي غيبت او از زمان و مكان هاي ديگر است ، در حالي كه او در همه جا حاضر و شاهد است. براي اطلاع بيشتر به كتاب" خدا را چگونه بشناسيم "از آيتالله ناصر مكارم شيرازي مراجعه فرماييد. 1 .انعام (6) آيه 103. 2. ابراهيم(14) آيه 10.