مي گويند قبر معاويه محلّ تجمع آب هاي كثيف شهر است، در حالي كه قبر معاويه صغير بسيار عالي و با تجمل است. اولاً دليل چيست؟ ثانياً مگر چند معاويه در تاريخ است و عملكرد آنها چگونه است؟

تب‌های اولیه

پرسش: 
مي گويند قبر معاويه محلّ تجمع آب هاي كثيف شهر است، در حالي كه قبر معاويه صغير بسيار عالي و با تجمل است. اولاً دليل چيست؟ ثانياً مگر چند معاويه در تاريخ است و عملكرد آنها چگونه است؟
پاسخ: 
دو معاويه در بني اميه داريم كه عملكرداين دو كاملا با يكديگر متفاوت بوده است: معاويه فرزند ابوسفيان، مادرش هند، است. پدر ومادراواز سرسخت ترين دشمنان اسلام بودند،ابوسفيان وخانواده او تمام توان خود را براي مبارزه با پيامبراكرم(به كارگرفتندودرفتح مكه توسط سپاه اسلام در آخرين لحظات كه كاملا از پيروزي خود نااميد شدند،تسليم شده ودر دايره مسلمانان وارد گشتند،در جنگ احد مادرمعاويه دشمني وكينه خود را به خوبي به نمايش گزارد،وي پس ازاتمام نبرد به ميدان جنگ رفته و برپيكر جناب حمزه عموي بزرگوار رسول الله(حمله ورشد،بدن ايشان را مثله كرد،شكم او را دريد،جگر آن عزيز رادرآورده،كباب كرد وخورد1. معاويه درحدود پنجم قبل از بعثت در مكه به دنيا آمد 2. پس از فتح مكه به همراه پدرومادرش تسليم مسلمانان شد،پيامبر خدا آنها رابخشيده وآزاد نمود.معاويه كه مورد لعن رسول الله واقع شده بود3 توسط خليفه دوم در سال هفدهم هجري بر ولايت شام منصوب شد.4 در زمان عثمان، تمام منطقه شامات به او واگزار شد،او فردي بسيار تجمل گرا بود5، چون عثمان كشته شد، اميرمومنان معاويه را از حكومت شام عزل كرد، اما معاويه نپذيرفت ودر ابتدا سعي كرد با امير مومنان(برسر حكومت شامات معامله كند و به حضرت امير پيشنهاد نمود كه اگر حكومت شام و مصر را به او بسپارد او نيز بدون چون وچرا با حضرت بيعت ميكند وماليات اين دو منطقه را نيز پراخت خواهد نموداما امام (اين پيشنهاد را رد كردند وفرمودند من هرگز گمراهان را به عنوان يار وياور نخواهم گرفت6،معاويه هم كه فردي بسيار حيله گر بود7 راه حيله ودشمني را در پيش گرفت و حضرت امير( را به دست داشتن در قتل عثمان متهم كرد واز مخالفان علي چون طلحه و زبير و عايشه حمايت كرد. معاويه جنگ صفين را عليه علي به راه انداخت . گروه زيادي از مسلمانان از جمله عمار ياسر در اين جنگ به شهادت رسيدند. بعد از شهادت علي به جنگ با امام حسن برخاست كه به جهت بي‌وفايي و سستي سپاهان امام مجتبي و شيطنت معاويه، امام حسن ناچارشد با معاويه صلح كند،البته با شروطي ازجمله اينكه معاويه براي خود جانشيني معين نكند،اما پس از مدتي معاويه از مردم براي خلافت يزيد بعد از خودش بيعت گرفت،او براي اين كار به مدينه رفت و برمنبر پيامبر براي مردم سخن گفت،مردم مدينه هم هرچند از رسول خدا(شنيده بودند كه هر گاه معايه را ديديد كه برمنبر من خطبه ميخواند او را بكشيد8اما نتوانستند اقدام شايسته اي انجام دهندواو به اجبار از آنها براي يزيد بيعت گرفت،اوسرانجام در رجب سال شصت هجري به جايگاه ابدي اش واصل شد. معاويه گروه زيادي از انسان‌هاي بي‌گناه و شيعيان و هواداران اميرالمومنين چون حجر بن عدي و همراهانش ،عمرو حمق،و عمار، را به شهادت رساند وبا فتنه گري وجنگ افروزي هاي خود باعث كشته شدن تعداد زيادي از مسلمانان شد9 همچنين همسر امام مجتبي (دختر اشعث) به تحريك معاويه حضرت را مسموم و به شهادت رساند10. معاويه بعد از تثبيت قدرت خويش به كشتار وسيع شيعيان علي دست زد؛ تا با از ميان برداشتن مخالفان، راه را براي خودكامگي‏هايش هموارتر سازد. امام باقر با اشاره به فضاي تاريك و وحشت بار عصر معاويه مي‏فرمايد: " بيشترين و بزرگترين فشارها بر شيعيان در عصر معاويه، پس از شهادت امام حسن بود. در آن زمان در هر شهري شيعيان ما كشته مي‏شدند. دست‏ها و پاهايشان با اندك گمان و بهانه‏اي قطع مي‏شد. شدّت سخت‏گيري به حدّي بود كه اگر كسي از دوستي ما ياد مي‏كرد، زنداني مي‏شد. اموالش مصادره مي‏گرديد و يا خانه‏اش ويران مي‏گشت"(3) معاويه فرمانداري كوفه را به "زياد بن ابيه" سپرد؛ وي كه شيعيان علي را به خوبي مي‏شناخت، به تعقيب آنان پرداخت و بسياري از افرادسرشناس و مؤثّر از دوستان علي را به قتل رساند،ابن ابي الحديد ميگويد: "زياد، شيعيان علي را زير هر سنگ و كلوخي (در هر مكاني) يافت، به قتل رساند؛ آنها را دچار ترس و وحشت ساخت. دست و پاي آنان را قطع كرد. چشم‏هاي آنها را از حدقه بيرون آورد. آنان را به دار آويخت و گروهي از آنان را از سرزمين عراق آواره ساخت، تا جايي كه هيچ فرد سرشناسي از شيعيان در عراق نماند".جنايات وكشتارهاي زياد نماينده تام الاختيار معاويه وبرادرخوانده او به قدري زبانزد مرد شده بود كه هنگامي كه مردم مدينه اطلاع يافتند كه معاويه علاوه بر عراق،اختيار حجاز را نيز به زياد سپرده سه روز به قبر حضرت رسول الله(پناهنده شده،واستغاثه ميكردند11 از جنايات بسيار بزرگ معاويه كشتن شخصيت هاي شيعي مانند حُجر بن عدي است كه بسياري از مورّخان شيعه و سنّي آن را نقل كرده‏اند،"حُجر بن عدي" و ياران گرانقدرش كه از مردان شايسته بودند، فقط به جرم پيروي از علي و ايستادگي در برابر ناسزاگويي‏هاي "زياد" نسبت به حضرت به طرز فجيعي به شهادت رسيدند12 در كتاب كنز العمّال آمده است كه حُجر هنگام شهادت وصيّت كرد: " غل و زنجير را از دست و پايم باز نكنيد. خونم را نشوييد. مرا در پيراهنم دفن كنيد! چرا كه مي‏خواهم به اين صورت معاويه را در قيامت براي دادخواهي در پيشگاه خدا ديدار كنم"13 از ديگر شخصيّت‏هاي بزرگ اسلامي كه توسّط معاويه به شهادت رسيد، "عمرو بن حَمِق خُزاعي" است. وي از شيعيان خاصّ امير مؤمنان بود. عمرو بن حمق به سبب عشق و ارادت به علي مورد بُغض معاويه قرار داشت، تا آن كه معاويه در زمان خلافت خويش، وي را مورد تعقيب قرار داد. عمرو از شهر خويش گريخت؛ ولي معاويه با وقاحت تمام همسرش "آمنه" را به مدّت دو سال در زندان دمشق حبس كرد، تا آن ‏كه عمّال معاويه عمرو را در منطقه "موصل" دستگير كردند؛ او را به طرز فجيعي به شهادت رساندند. سرش را براي زياد و او نيز براي معاويه فرستاد!مورّخان نوشته‏اند: نخستين سري كه در اسلام شهر به شهر گردانده شد، سرِ "عمروبن حمق خُزاعي" بود!14 سرانجام معاويه بعد از حدود چهل سال حكومت در سال 60هجري قمري15، در سن حدود هشتاد سالگي دردمشق،به واسطه بيماري16 به جايگاه ابدي اش برده شد. امامعاويه صغير، نوه معاويه بود. او فرزند يزيد بود. وي درحدود هجده سالگي به جاي پدر حاكم شام شد17،چون چهل روز گذشت، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: اي مردم، به اين حكومت علاقه‌اي ندارم، چه اينكه جد من (معاويه) حق كسي را كه به اين مقام شايسته‌تر بود، غصب نمود و آن جنايات را مرتكب شد. شما مردم نيز با وي همكاري نموديد. خدا او را مورد عفو قرار دهد. پدرم كه به هيچ وجه شايسته اين مقام نبود، راه پدر را ادامه داد. مدت كوتاهي بيش نماند و به سرنوشت خويش رسيد. من سومين آنان هستم. از هم ‌اكنون حكومت را رها مي‌كنم و امر حكومت را به خود شما واگذار كردم. هر كس را خواهيد، بر خويش بگماريد.18 برخي نقل كرده‌اند كه مردم را مورد خطاب قرار داد و گفت: بنا دارم حكومت را رها كنم و ميان مردم بررسي كردم، فردي مانند عمر بن خطاب را نيافتم كه او را به عنوان خليفه معرفي كنم، همچنين شش نفر مانند اعضاي شش نفره‌اي كه عمر براي انتخاب خليفه از بين آنان معين كرد، پيدا نكردم، پس خود هر كه را خواستيد، براي خود برگزينيد. اين را گفت و به خانه رفت و بعد از مدت كوتاهي از دنيا رفت19. برخي نوشته‌اند كه او را مسموم كردند و از دنيا رفت. نوشته‌اند كه در هنگام مرگ به او گفتند: آيا براي خود جانشيني معين نمي‌كني؟ پاسخ داد: كاري نمي‌كنم كه عواقب سوء آن دامن مرا بگيرد و بني‌اميه از شريني و حلاوت آن بهره ببرند.20 رفتار معاويه پسر يزيد، بهتر از پدرش و جدش معاوية بن ابي سفيان بود، زيرا پدرش (يزيد) امام حسين را كشت و به مدينه حمله كرد و واقعه حرّه را به وجود آورد و به مكه حمله كرد.معاويه نيز با علي جنگيد و بسياري از اصحاب پيامبر و علي را به شهادت رساند.(2) قبر معاويه صغير در دمشق است و اگر مردم نسبت به قبر او احترام مي گذارند، به جهت درستكاري اواست . 1 . أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقيق: علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، ط الأولي، 1412/1992، 1923: 4نورالسيره 2 . احمد بن علي بن حجر العسقلاني، الإصابة في تمييز الصحابة ، تحقيق: عادل احمد عبد الموجود و علي محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، ط الأولي، 1415/1995: 6؛ 120نورالسيره 3 . نصر بن مزاحم المنقري، وقعة صفين، تحقيق: عبد السلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربية الحديثة، الطبعة الثانية، 1382، افست قم، منشورات مكتبة المرعشي النجفي، 1404، ترجمه: 299نورالسيره 4. الاستيعاب، همان، 3؛ 1418نورالسيره 5 . همان: 3؛ 1420نورالسيره 6 . ابن قتيبة دينوري، امامت و سياست (تاريخ خلفاء)، ترجمه: سيد ناصر طباطبايي، تهران، ققنوس، 1380ش، ترجمه: 126نورالسيره 7 . ، ابو علي مسكويه الرازي، تجارب الأمم ، تحقيق: ابو القاسم امامي، تهران، سروش، ط الثانية، 1379شر: 1؛ 573نورالسيره 8 . وقعه الصفين، همان، ترجمه: 294نورالسيره 9 . سعيد داوودي، مهدي رستم نژاد، عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، 192ـ198 10 . محمد بن جرير طبري، تاريخ طبري، ترجمه: ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش، ترجمه3714: 8نورالسيره 11 . أبو الحسن علي بن الحسين بن علي المسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409 29: 2نورالسيره 12 . عاشورا، ريشه ها، انگيره ها: 191 13 . هندي، كنز العمال، تحقيق شيخ بكري حياني و السقا، بيروت، مؤسسة الرساله، 1409ق، ج 11، ص353. 14 . محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري، الطبقات الكبري، (م 230)، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولي، 1410/1990. 25: 6نورالسيره 15 . أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقيق: علي محمد البجاوي، بيروت، دار الجيل، ط الأولي، 1412/1992: 3؛ 1419نورالسيره 16 . ابو حنيفه احمد بن داود دينوري، اخبار الطوال، ترجمه: محمود مهدوي دامغاني، تهران، نشر ني، چ چهارم، 1371ش. : 225نورالسيره 17 . أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري، الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء، تحقيق: علي شيري، بيروت، دارالأضواء، ط الأولي، 1410/1990 17: 2نورالسيره 18 . مجلسي، بحار الأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404ق 118: 46 19 . البلاذري، انساب الأشراف، تحقيق: احسان عباس، بيروت، جمعية المستشرقين الألمانية، 1979/1400. 356: 5نورالسيره 20. الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء ، همان، 1410/1990، نورالسيره
مي گويند قبر معاويه محلّ تجمع آب هاي كثيف شهر است، در حالي كه قبر معاويه صغير بسيار عالي و با تجمل است. اولاً دليل چيست؟ ثانياً مگر چند معاويه در تاريخ است و عملكرد آنها چگونه است؟ | جستجوگر اسلامی جواب

خطا

وب سایت با یک خطای غیر منتظره مواجه شد. لطفا بعدا دوباره تلاش کنید.