پرسش:
تفسير اين سخن امام علي (ع) چيست؟ "بهشت و دوزخ را جز درون خودتان نيابيد" آيا منظور اين است كه چنين مكاني به صورت مادي وجود ندارد يا اين كه اصلاً بهشت و جهنمي وجود ندارد و تنها پاداش و جزاي آن به صورت خشنودي يا عذاب وجدان دروني بر ما پديدار ميشود؟
پاسخ:
براي روشن شدن بحث در گام نخست، ناگزير به بيان مقدمه اي هستيم. مقدمه: پاسخ به سؤال مذكور متوقف بر تبيين كيفيت معاد است كه آيا معاد جسماني است و يا روحاني، در صورتي كه معاد روحاني باشد مسئله ي استفاده و احتياج انسان به وسايل مادي در سراي ديگر به كلي منتفي خواهد بود و اگر معاد جسماني باشد، پاي ابزارهاي مادي نيز به ميا ن كشيده مي شود و نفي كامل آنها پذيرفتني نخواهد بود، البته در اين صورت سخن درباره ي كيفيت و چگونگي اين ابزارها، باب جديد از بحث را پيش روي ما مي گشايد. بايد توجه داشت كه نظريه ي مشهور ميان علماي جهان اسلام اعم از اهل سنت و شيعيان تائيد معاد روحاني توأم با جسماني است كه بر طبق آن، نفس و روح انسان به همراه بدن ولي در سراي ديگر حاضر شده و هماهنگ با صفات و دستاوردهاي دنيوي، مشمول نعمت هاي بهشتي و يا عذاب هاي تلخ دوزخي خواهد شد. از اين روست كه آيات قرآن كريم در مقام بيان اوصاف بهشت و دوزخ به دو دسته از نعمت ها و عذاب هاي مادي و معنوي اشاره مي كند كه متناسب با معاد جسماني و روحاني انسان است 1 خداوند متعال در برخي از آيات قرآن از لذت خشنودي خدا 2 و لقاء محبوب به عنوان برخي نعمت هاي روحاني بهشت نام مي برد و در آيات فراوان ديگر نعمت هاي مادي و جسماني بسيار ديگري را از قبيل باغ ها، جويبارها، تخت ها، ميوه ها، خدمتكاران، قصرها، حوريان، لباس هاي فاخر و... بر مي شمرد 3 كه بدون شك استفاده از اين نعمت ها همراه با به كار بردن ابزارهاي مادي خواهد بود. اما بايد توجه داشت كه آن سرا با جهان كنوني تفاوت بسيار زياد دارد و نحوه ي استفاده از ابزارهاي مادي و كيفيت آنها نيز با وسايل كنوني بسيار متفاوت است كه البته فهم قاصر ما از درك اين امور عاجز است. اينك از باب نمونه دو حديث در اين باره ذكر مي كنيم كه نشان دهنده تفاوت ها در استفاده از ابزارهاي مادي در آن سراست. پيامبر گرامي اسلام در تفسير آيه ي بيست و يكم سوره ي واقعه "وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُون ؛ و گوشت پرندگان از آنچه خوش دارند" فرمودند: همانا تو نگاه مي كني به پرنده در بهشت و ميل به خوردن آن پيدا مي كني همان حال بريان شده در نزد تو مي افتد" 4 . همچنين در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه ي چهاردهم سوره ي الحاقه " َ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْليلا ؛ و ميوه هايش براي چيدن رام است" مي خوانيم كه منظور از اين آيه آن است كه ميوه هاي بهشتي مسخر آنها مي شود و اخذ ميوه هايش آسان است اگر بلند شود ميوه به اندازه او بلند مي شود و بالا مي آيد و اگر بنشيند ميوه پايين مي آيد تا دستش برسد و اگر بخوابد پايين مي آيد تا دستش برسد 5 از نظر قرآن كريم و روايات اسلامي، همان طوري كه اهل جهنم به تناسب بديهايشان سختي و عذابشان گوناگون است؛ اهل بهشت نيز به فراخور اعمالشان داراي درجات و كمالات مختلفاند. از اين رو بهشت داراي مراتب و درجات متفاوت است: "ِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلي ؛ اهل ايمان و عمل صالح داراي درجات عالي هستند" 6. ِ وَ لَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضيلا ؛ درجات آخرت و برتريهايش از اين هم بيشتر است" 7 با عنايت به مطلب فوق، در بهشت نعمتهاي گوناگوني وجود دارد كه اهل ايمان و عمل صالح از آن بهرهمند ميشوند. اما برترين و بهترين لذتها، محبت و خشنودي خداوند متعال است. و به تعبير ديگر هيچ لذتي در بهشت به درجه خشنودي و محبت الهي براي انسان بهشتي شادي بخش نيست و حتي لذتهاي ديگر در پرتو اين لذت ارزشمند مينمايد. قرآن در آيات متعددي بدان اشاره ميكند كه در اينجا به ذكر يك آيه ميپردازيم: وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ ؛ خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايي از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند، و مسكنهاي پاكيزه اي در بهشتهاي جاويدان [نصيب آنان ساخته] و [خوشنودي] و رضاي خدا [از همه اينها] برتر است و پيروزي بزرگ همين است" 8 . البته اين لذت و رضوان الهي، از آنِ كساني است كه در دنيا همه اعمال خود را بر پايه رضاي خداوند قرار داده باشند، يعني، عباداتشان بر اصل حب و حمد الهي استوار شده باشد. چنان كه در كلام نوراني امير مؤمنان(ع) آمده است: " إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ "همانا گروهي خدا را به انگيزه بهشت ميپرستند كه اين عبادت تاجران و سوداگران است، و گروهي نيز خدا را به جهت هراس و عذاب جهنم عبادت ميكنند كه اين شيوه بردگان است، و نيز گروهي خدا را به خاطر شكر و سپاسش ميپرستند كه اين شيوه عبادت آزادگان است" 9 امام علي عبادت خود را از نوع گروه سوم ميداند و ميفرمايد: " إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ "معبودا! هيچ گاه تو را به جهت ترس از عذاب و يا طمع به پاداش نپرستيدم؛ بلكه چون تو را شايسته عبادت يافتم، بندگي ميكنم" 10 در روايات امامان معصوم نيز محبت و خشنودي خداوند به عنوان پاكترين و زيباترين لذت اهل بهشت خوانده شده است. امير مؤمنان(ع) در بيان علت آن ميفرمايد: اهل بهشت هنگامي كه با نعمتهاي گوناگون در بهشت روبه رو ميشوند، دلهايشان چنان از وجد و سرور افروخته ميگردد كه زبان به سپاس و شكر الهي ميگشايند و همه آن نعمتها را در برابر رضوان خداوند ناچيز مينگرند و هدف نهايي را در اين ميدانند كه قرآن بازگو ميفرمايد: "وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ "و آخرين سخنان اهل بهشت اين است كه حمد مخصوص پروردگار عالميان است 11 امام سجاد(ع) نيز با تكيه بر بيان قرآن ميفرمايد: "خداوند به اهل بهشت در بهشت ميفرمايد: بهترين لذت براي شما، رضايت و محبت من است" 12 نكته ديگر آن كه قرب الهي - كه موجب رضا و رضوان عظيم خداوند است - در واقع بالاترين كمالي است كه فطرت انسان در پي آن ميرود. پس همان طوري كه ارتباط با خدا در دنيا، زندگي آدمي را در همه ابعادش آرامش بخش ميكند؛ در آخرت برترين آرزوها همين رضايت الهي است كه هر نعمت ديگري در پرتو آن لذت آفرين خواهد بود. راه رسيدن به بهشت نيز چيزي جز كسب رضايت الهي از طريق اطاعت پروردگار و ترك معاصي نيست. بسياري از انديشمندان بر اين باورند كه نعمتهاي بهشت و نقمتهاي دوزخ،همان مجموعه اعمال خوب و بد مردم است، جنت و نار تجسم كارهاي روا و ناروايي است كه انسانها در دنيا انجام دادهاند. با در نظر گرفتن اين مطلب كه عمر دنيا هنوز تمام نشده و اعمال خوب و بد مردم پيوسته جريان دارد، بايد گفت بهشت و دوزخ به حد نهايي نرسيده و هر روز بر كم و كيف آن دو افزوده ميشود. خوبان با اعمال صالحه خود بر نعمتهاي بهشت ميافزايند و بدان با كارهاي زشت خويش عذاب دوزخ را تشديد مينمايند. به بيان ديگر: بهشت و دوزخ قيامت حاوي تمام كارهاي خوب و بدي است كه همه انسانها در طول عمر دنيا انجام دادهاند. 13 صدر المتألهين، نيز آفرينش بهشت و جهنم را امري نسبي ميداند و كميت و كيفيت آفرينش آن دو را به ميزان كميت انسانهايي ميداند كه از آغاز آفرينش پا به جهان گذاشتهاند و با اعمال خوب يا بد از دنيا رفتهاند. او ميگويد: "بدان هر يك از نفوس پاك و سعادتمند در عالم آخرت مملكتي دارد بسيار وسيع و عالمي دارد بزرگتر و گستردهتر از آن چه در آسمانها و زمين است و اين مملكت پهناور، خارج از ذات و وجود خود او نيست، بلكه تمام مملكتش، مملوك هايش، خدمتگذارانش، بستان و درختانش، حور و غلمانش، همه بر پا و قائم است و او خود حافظ و ايجاد كننده همه آنها است، به اذن باري تعالي و با نيرو و قوه او". 14 نتيجه: با توجه به اين كه بهشت و دوزخ تجسم حقيقي اعمال خوب و بد انسان است نه امر قراردادي - نميتوان گفت بهشت و جهنم با تمامي كميتها و كيفيتهايش آفريده شده، بلكه به تعداد انسانهايي كه از آغاز آفرينش پا به دنيا گذاشته و از آن رحلت كردهاند، خلق شده است. برخي از انديشمندان ديني نيز معتقدند كه بهشت و جهنم درون دنيا قرار دارند و حجابهاي عالم دنيا مانع از مشاهده آنها ميشود، ولي اولياءاللَّه ميتوانند آنها را ببينند و پيامبر اسلام(ص) به هنگام معراج كه از هياهوي مردم جهان دور بود، با چشم ملكوتي خود توانست گوشهاي از بهشت را در جهان بالا و باطن اين عالم مشاهده كند، حتي براي اولياي خدا ممكن است در جذبههاي خاص معنوي روي زمين نيز گه گاه آنها را ببينند. چنان كه در كربلا هنگامي كه اصحاب و ياران امام حسين(ع) اعلام وفاداري كامل به حضرت كردند و از ترك ميدان كربلا و شكستن بيعت سرباز زدند، امام(ع) براي آنها دعاي خير كرد و پردهها را از جلوي چشمان آنان كنار زد و نعمتهاي بهشتي را كه خداوند به آنان بخشيده بود، با چشم خويش ديدند، و امام(ع) منازل و جايگاه شان را به آنها معرفي فرمود. 15 به عبارت ديگر: بهشت و دوزخ، باطن اعمال خود ما است و هر عمل ما مانند دروغ و راست گويي، ظلم و عدالت و... صورت ظاهري و باطني دارد. خداوند در قرآن به همين معنا اشاره كرده، از خوردن مال يتيم به ظلم و جفا، به عنوان خوردن آتش ياد كرده كه باطن و تجسّم خوردن مال يتيم است "كساني كه اموال يتيمان را به ستم ميخورند، جز اين نيست كه شكمشان را از آتش ميانبارند و (در نتيجه) به آتش سوزان (جهنم) در خواهند آمد". 16 تمام عالم نيز صورت ظاهري و باطني دارد. باطن اين اعمال بر ما مكشوف نيست و در قيامت براي همه مكشوف ميشود. خداوند در سوره "ق" به اين حقيقت اشاره كرده است: "اي انسان! تو از اين حقيقت غافل بودي و ما پردهها را از چشمان تو كنار زديم، پس امروز (قيامت) چشمان تو همچون آهن (تيز و بينا) شده است". 17 گفته شده است كه بعضي از اولياءاللَّه در دنيا باطن و حقيقت انسانها را ميبينند. سخني كه از امام علي (ع) نقل كرده ايد ، نيافتيم. چنانچه منبع حديث را مي دانيد در مكاتبه بعدي ذكر فرماييد. چنانچه سخن نقل شده از خود حضرت باشد ، با توجه به معنايي كه در تجسم اعمال بيان شده است ، قابل توجيه و فهم است ، نه نفي بهشت و دوزخ و قيامت در خارج از وجود ما ؛ زيرا در اين صورت با صريح آيات و روايات ناسازگار خواهد بود. سخن نقل شده به اين معنا خواهد بود كه بهشت و دوزخ از قبل ساخته نشده ، بلكه آنچه در وجود انسان مي گذرد و اعمالي كه انسان ها انجام مي دهند ، سازنده بهشت و دوزخ هر كس خواهد بود و آنچه انسان انجام داده يا كسب كرده است ، تجسم واقعي و حقيقي آنها را مشاهده خواهد نمود كه به صورت بهشت يا دوزخ خواهد بود ؛ پس به اين معنا بهشت ودوزخ چيزي خارج از وجود خود و ساخته خودمان نيست. اين معنا از روايات نقل شده كاملاً هماهنگ با آيات و روايات است و مولانا در شعر خود نيز گفته است: اي دريده پوستين يوسفان گرگ برخيزي از اين خواب گران گشته گرگان يك به يك خوهاي/ تومي درد از پي هم اعضاي تو زانچه مي كاري همه روز بنوش /وانچه مي بافي همه روزه بپوش يا در جاي ديگر مي گويد: اين سخن هاي چو مار و كژدمت مار و كژدم مي شود گيرت دمت 1 . ر.ك: سبحاني، جعفر، منشور جاويد ، مؤسسه امام صادق قم، 1369، چاپ اول، ج 9، فصل هفتم و هشتم. 2 . سوره توبه، آيه 72. 3 . رك به سوره هاي الرحمن و واقعه. 4 . طباطبايي سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج 19، ص: 122. 5 . طبرسي فضل بن حسن ، مجمع البيان في تفسير القرآن ، انتشارات ناصر خسرو - تهران، چاپ سوم، 1372 ش ، ج 10، ص 621. 6 . سوره طه، (20)، آيه 75. 7 .سوره اسراء (17)، آيه 22. 8 . سوره توبه (9)، آيه 72. 9 . نهج البلاغه، صبحي صالح ، انتشارات دار الهجره قم ،حكمت 237؛ 10 . علامه مجلسي بحارالانوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجري قمري ، ج41، ص14. 11 .سوره يونس (10)، آيه، 10. 12 . علامه مجلسي، بحار الأنوار، ج : 8 ص : 141 . 13 . جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 9، ص 373. 14 . ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، دارالكتب اسلاميه ،تهران 1376 ش ، ج 6، ص 341. 15 . علامه مجلسي، بحار الأنوار ج : 44 ص : 297. 16 . و لقد راه نزلة "اخري عند سدرة المنتهي، عندها جنّة المأوي سوره نجم(53) آيات 13 و 14 و 15. 17 . سوره ق (50) آيه 22. --------------- ------------------------------------------------------------ --------------- ------------------------------------------------------------